رزا / آيا رابطه هايم را ناتمام و باز رها كرده ام
هر چیزی که در هستی شروع می شود، آغازی دارد و پایانی و هیچ چیزی بدون پایان نیست و هر پایانی شروعی تازه و آغازی تازه دارد. مانند تنفس که در چرخه دم و بازدم کامل میشود و هر دم و بازدم یک چرخه کامل است. اگر در بین این چرخه یا هنگامی که کامل شد، متوقف شویم و دمی تازه را شروع نکنیم، چرخه حیات مان بسته میشود. به همین ترتيب زندگی چرخه های متعدد دارد که از اتصال اینها حیات شروع می شود و پایان می يابد. و هر کدام از ما در این جهان هستیم که چرخه حیات مان را کامل کنیم و حیات تازه ای را آغاز کنیم. به همین ترتیب در ابعاد کوچکتر نيز بايد چرخه های حیات مان را کامل کنیم تا زندگي ادامه يابد، و رشدمان متوقف نشود. برای مثال اگر از دوستی ناراحت هستیم یا عشقی را ابراز نکردیم حلقه ای را باز رها کرده ایم، یا در رابطه ای که اشتباه كرده ايم اگر عذرخواهی و طلب بخشش نداشتیم، آن دايره باز می ماند و ما درسمان را یاد نمیگیریم و توانایی انتقال به مرحله بالاتر و دوره بعدی را نداریم و به همین ترتیب قادر به بستن چرخه اصلی و اولیه حیات خودمان نيز نخواهیم بود؛ چه که كل حیات ما از همین دوره های کوچکتر شکل گرفته است که در آن یاد می گیریم و به جلو حرکت می کنیم. پس بیایید در این هفته نگاه کنیم چه دايره هاي ناتمامي در زندگی مان داریم، براي كامل كردن آنها برنامه ريزي كنيم و نگذاریم که نیمه کاره و رها بماند. حلقه ای را باز نگذاریم تا آرامش را به زندگی خودمان دعوت کنیم تا بتوانیم چرخه اصلی حیات مان را حفظ و کامل کنیم. زندگي چیزی جز کامل کردن حلقه اي بعد از حلقه دیگر نیست و هر زمان که ایستادیم مرگ را که پایان حیات و شروع ديگري است تجربه می کنیم. جمله هفته: من حاضرم به تنفسم به عنوان كليدي براي ياداوري چرخه زندگي ام توجه کنم. در لحظه زندگي می کنم و در اين حضور چرخه زندگي ام را كامل می كنم.
هر چیزی که در هستی شروع می شود، آغازی دارد و پایانی و هیچ چیزی بدون پایان نیست و هر پایانی شروعی تازه و آغازی تازه دارد. مانند تنفس که در چرخه دم و بازدم کامل میشود و هر دم و بازدم یک چرخه کامل است. اگر در بین این چرخه یا هنگامی که کامل شد، متوقف شویم و دمی تازه را شروع نکنیم، چرخه حیات مان بسته میشود. به همین ترتيب زندگی چرخه های متعدد دارد که از اتصال اینها حیات شروع می شود و پایان می يابد. و هر کدام از ما در این جهان هستیم که چرخه حیات مان را کامل کنیم و حیات تازه ای را آغاز کنیم. به همین ترتیب در ابعاد کوچکتر نيز بايد چرخه های حیات مان را کامل کنیم تا زندگي ادامه يابد، و رشدمان متوقف نشود. برای مثال اگر از دوستی ناراحت هستیم یا عشقی را ابراز نکردیم حلقه ای را باز رها کرده ایم، یا در رابطه ای که اشتباه كرده ايم اگر عذرخواهی و طلب بخشش نداشتیم، آن دايره باز می ماند و ما درسمان را یاد نمیگیریم و توانایی انتقال به مرحله بالاتر و دوره بعدی را نداریم و به همین ترتیب قادر به بستن چرخه اصلی و اولیه حیات خودمان نيز نخواهیم بود؛ چه که كل حیات ما از همین دوره های کوچکتر شکل گرفته است که در آن یاد می گیریم و به جلو حرکت می کنیم. پس بیایید در این هفته نگاه کنیم چه دايره هاي ناتمامي در زندگی مان داریم، براي كامل كردن آنها برنامه ريزي كنيم و نگذاریم که نیمه کاره و رها بماند. حلقه ای را باز نگذاریم تا آرامش را به زندگی خودمان دعوت کنیم تا بتوانیم چرخه اصلی حیات مان را حفظ و کامل کنیم. زندگي چیزی جز کامل کردن حلقه اي بعد از حلقه دیگر نیست و هر زمان که ایستادیم مرگ را که پایان حیات و شروع ديگري است تجربه می کنیم. جمله هفته: من حاضرم به تنفسم به عنوان كليدي براي ياداوري چرخه زندگي ام توجه کنم. در لحظه زندگي می کنم و در اين حضور چرخه زندگي ام را كامل می كنم.
