در زندگي گاهي با مسايلي مواجه ميشويم كه ناراحتمان ميكند يا ذهنمان را مشغول ميكند و يا ما را در مقام دفاع از خود قرار ميدهد. همه اين واكنشها از ما انرژي، وقت و در واقع زندگيمان را ميگيرد. بسياري از اوقات افراد در باره شما حرف ميزنند چون شما را نميشناسند، يا در باره زندگي شما چيزي نميدانند و در نتيجه ذهنشان را گرم خيال پردازي در باره شما ميكنند و آنچه در ذهنشان هست را به شما نسبت ميدهند يا فرافكني ميكنند. اگر شما وقتتان را سرگرم پاسخ دادن به اين افراد و اثبات خودتان كنيد، تنها نتيجه ای که میگیرید اين است كه فشار عصبي به خود آورده، عمرتان را به هدر داده ايد. اين افراد يا شما را باور دارند كه در اين صورت، نيازي به اثبات خود نداريد يا شما را باور ندارند كه باز نميتوانيد خودتان را به آنها اثبات كنيد.
در نتيجه توصيه ما اين است كه به جاي پاسخ، به اين حرفها بي توجهي كرده، خودمان را زندگي كنيم. مثلا می توانیم کتاب هایی که دوست داریم را بخوانیم، تحقیق هایی که دوست داریم را انجام دهیم، از کوه هایی که دلمان می خواهد بالا رویم، کنار ساحلی که دلمان می خواهد بدویم و یا اینکه طلوع یا غروب آفتاب را تماشا کنیم. پس خوب است که زمان مان را هدر ندهیم که ثابت کنیم آن چیزی که می گویند، نیستیم. زندگی و برنامه های خودمان را داشته باشیم و در مسیر زندگی خودمان جلو رویم تا بتوانیم به هدف و رسالت خودمان در زندگي برسيم و آنچه كه بخاطر آن به دنيا آمده ايم را در زندگي متجلي ساخته، تمرکز روی زندگی خود داشته باشيم.
روزی خواهد رسید که ابرها كنار خواهند رفت و همان افرادی که درباره شما صحبت می کردند، از ارزش افزوده ای که شما در زندگي شان ایجاد کرده اید، بهره خواهند برد. بطور مثال کتابی که شما نوشته اید را در دست خود خواهند گرفت و خواهند خواند و یا از اختراع شما استفاده خواهند كرد و يا نظر حرفه اي شما را در موردي خواهند خواست و خلاصه اينكه از موفقیت های شما خواهند گفت. آن وقت است که عدم اعتبار اطلاعاتی که قبلا پخش شده مشخص خواهد شد و بدون تلاش مضاعف شما را خواهند شناخت.
تمرين هفته اين است كه ببينيم در كجاي زندگيمان گرم پاسخ دادن به افراد و اثبات خودمان بوده ايم و يا هستيم و انتخاب تازه ای داشته باشيم.
من حاضرم با تمرکز بر روی زندگی، هدف و رسالت خودم، در مسیر زندگی ام به سوی موفقیت و شادي پیش برم.