9 thoughts on “Program 276”

  1. سيما،ممنون از برنامه‌های خوبت. اين برنامه‌ها هم مثل ديگر برنامه‌هات عالی بود.

  2. سلام سیما جان
    ممنون از برنامه خوبت
    منم فهمیدم که وسواس فکری دارم البته کم .
    بعضی وقتا فکر میکنم که تلفنو قطع نکردم.

  3. درود سیمای عزیز. دلمون واست خیلی تنگ شده بود. برنامه ات جالب بود، به راحتی میشه توی جامعه دیدش. پیشنهاد میکنم، یه برنامه هم در مورد افرادی که نه تنها وسواس ندارن، بلکه بی مبالاتن، و به کارها اهمیتی کمتر از اونچه که باید، میدن، ساخته بشه.راستی انتخاب اهنگ هم مثل همیشه خوب بود. مرسی.

  4. سلام
    من اولین بار توی یک روز خیلی سخت برنامه شما رو شنیدم.من 30 ساله از روز تولدم که با وسواس ( توی یک دو ره هایی عملی و تقریبا همیشه فکری ) زندگی می کنم. خانواده من از من وسواس خیلی بیشتری دارند.در نتیجه هیچوقت نتونستند و بلد نبودند که به من کمک کنند.
    من الان خیلی مضطربم.وسواس فکری من تقریبا همیشه تحقیر خودم و سرزنش خودم هست.همیشه فکر می کنم ممکنه کسی رو نا را حت کنم یا بقیه منو نبخشند.به همین دلیل من خودم رو نمی بخشم.
    من 4 سال رفتار و شناخت درمانی شدم.و یک دوره دارو هم خوردم توی 20 سالگی که خب از اون به بعد اصلا وسواس عملی ندارم.
    الان با اینکه خب حتی یه لباس پوشیدن یا بیرون رفتن برام مبارزه است ولی تقریبا یه زندگی عادی با کار و کلاس و خرید و….رو اداره می کنم.ولی خب همش منتظر یک اتفاق بد هستم .
    خانواده ام همیشه به من می گن روانی هستم و دلم می خواد اونا بمیرن و باعث بیماری و مشکلات و نگرانی اونا منم.البته از روی نگرانی می گن ولی خب روی من احساس گناه می گذارن.و خب گفتم که مادر من وسواس عملی داره به صورت اینکه جز خودش کسی رو تمیز نمی دونه.و وسواس فکری داره که خب هر برهه ای از زندگی من یه جوری بروز کرده و خب روش خانواده مادری من برای کنترل همه دادن احساس گناه وحشتناک به اونهاست.
    یعنی مثلا اگه بخوان من کاری رو بکنم اینقدر احساس گناه می دن که من در حالی که از خودم و اون کار و اونا متنفر می شم زیره احساس گناه اون کار رو می کنم.
    پدر من وسواس فکری داره . راجع به اینکه ما فقیر می شیم و خب همیشه اینو می گه .و الان از وقتی بیماری قلبی پیدا کرده راجع به سلامتی اش هم وسواس شدید داره.طوری وقتی مضطربه توی هفته یا می ره دکتر های مختلف یا چند بار مجبور می کنه که ما ببریمش بیمارستان.الان یاد گرفته که با این وسواس ما رو کنترل بکنه .
    من وقتی برنامه تون رو شنیدم باورم نمی شد که می شه بدون ترس و با اضطراب کمتر زندگی کرد.
    شما راه مبارزه با اضطراب توی کودکان و نو جوانان رو گفتید.با توجه به اینکه من پیش خیلی روانشناس و روان پزشک ها رفتم و الان دیگه پیش هر کی می رم من با اونا بازی می کنم و اونا از پس من بر نمی یان. یعنی نمی تونن کاری کنند که بهشون اعتماد کنم
    می خواستم ازتون بپرسم که من با این وسواس و اضطراب چطوری می تونم بهتر مبارزه کنم ؟ چطوری می تو نم خو دم رو دوست داشته باشم ؟ و چطوری می تونم به حرف ها و رفتارهای ازار دهنده و گریه ها و مشکلات پدر و مادرو بی تفاوت باشم یا اجازه ندم اونا منو با روش های قدیمی شون کنترل کنند ؟ چطوری می تونم خودمو سرزنش نکنم ؟ چطوری می تونم نترسم ؟
    ممنونم

  5. از همتون ممنونم دوستان عزیز.
    آذین جان من متخصص این رشته نیستم اما با وسواس و نشانه های اون هم بیگانه نیستم. تنها کمکی که شاید بتونم به شما بکنم به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی خودم هست. میتونی آدرس ای میل خودت رو به
    radio at radiocp dot com
    بفرستی و لطفا در ای میل ذکر کن که میخوای این آدرس به سیما.ع داده بشه.

  6. سلام
    ای میل های ما توی تهران تا 3 یا 4 روز دیگه بسته است.چون اینجا وضعیت عادی نیست.ولی من به محض اینکه به ای میل ها باز بشه براتون ای میل می فرستم.
    من اتفاقا از شما کمک خواستم چون می خوام با آدمهای واقعی حرف بزنم. آ دمهایی با تجربه های واقعی از زندگی واقعی.نه آدمها یی که از روی یک سری کتاب همه تقریبا دو یا سه راه رو می رن و همونطور که گفتم من تا وارد مطب یه دکتر می شم می فهمم داره از چه راهی استفاده می کنه.و من بیشتر اعصابشونو خورد می کنم تا اونا روی من تا ثیر بگذارند.
    شما چکیده همه درد و حرفهایی که من نمی تونستم به بقیه بگم رو توی ده دقیقه گفتید.
    من ممنون می شم که از آدمهای واقعی و راههایی که اونا برای مبارزه با وسواس فکری رفتند به من بگید.
    از جوابتون ممنونم

  7. آذین،
    روح و روان انسان اونقدر پیچیده است و آنقدر نکات ظریف درش هست که تشخیص دادن ویا جدا کردن مسائل مربوط به روان انسان از همدیگه کار بسیار سختیه. مثلا یکی از مشکلاتی که هم میتونه نتیجه وسواس باشه و هم میتونه عامل پیدا شدن وسواس بشه عدم اعتماد به نفس هست که به شکلهای مختلف بروز میکنه. یکی از راههای مقابله با ترس ناشی از وسواس و دوست نداشتن خود، تقویت اعتماد به نفسه. و تقویت اعتماد به نفس هم کار ساده ای نیست. یکی از راههای عملی تقویت اعتماد به نفس به نظر من یاد گرفتن یک حرفه، یک فن، یک هنر، یک زبان حدید و یا چیزی مانند اینهاست که انسان رو از افراد دور و برش و از کسانی که در برابرشون احساس کمبود شدید اعتماد به نفس میکنه متمایز کنه. هر آدمی در یک زمینه ای توانایی بیشتری داره، از یاد گیری زبان؛ نقاشی، موسیقی، خیاطی، آشپزی، نویسندگی، بذله گویی…. گرفته تا ترتیب دادن برنامه ها، برگزار کردن نشستها، بازی کردن و سرگرم کردن بچه ها.. هیچ انسانی نیست که در یک کاری خوب نباشه. و تقویت همین یک توانایی در تقویت اعتماد به نفس نقش بزرگی میتونه ایفا کنه و در نتیجه از ترس آدم از دنیای اطراف تا حد زیادی کم میکنه.

  8. سلام
    من آدرس ای میل ام رو به آدرسی که داده بودین فرستادم . و نوشتم که به دست شما برسه.
    ممنونم

  9. سلام
    من آدرس ای میل ام رو به آدرسی که داده بودین فرستادم . و نوشتم که به دست شما برسه.

Comments are closed.