17 thoughts on “Program 249”

  1. با سلام خدمت دوستان عزیز رادو کالج پارک، از آقا پدرام عزیز تشکر میکنم، فکر میکنم schadenfreude از لحاظ معنی به glee در زبان انگلیسی نزدیک باشد.
    Glee is a feeling of happiness and excitement, often caused by someone else misfortune.
    با تقدیم احترام

  2. بسیار برنامه جالبی بودپدرام جان! ممنون از موضوع خوبی که انتخاب کرده بودی 🙂

  3. آقاى ابولفضل و نسيم عزيز، ممنون از لطفتون.
    البته GLEE به آن احساس شادى گفته مى شود و لزومن به خاطر بدبيارى ديگران نيست ولى مى تواند به آن خاطر هم باشد. در ويكيپدياى انگليسى هم به چند اصطلاح ديگر انگليسى اشاره كرده كه معناى آن به شادنفرويده مرتبط است و ميتوانيد در اينجا ببينيد: http://en.wikipedia.org/wiki/Schadenfreude
    با سپاس.

  4. يكى از دوستان گفت كه ‘” خنك شدن دل” را در فارسى مى توان با شادنفرويده معادل دانست كه به نظرم بسيار مربوط است.

  5. در پاسخ به برنامه شماره 244

    نمی دونستم که هنوز بنده را به خاطر دارید یا از کامنت دوستان قدیمی ممکن هست که به وجد آیید که برای من شعف انگیز بود

    کمی از گوش کردن به برنامه ها دلسرد شدم نه به خاطر کیفیت بلکه به خاطر بی وفایی شما در قطع برنامه ها در دفعه گذشته که هرچی داد و بیداد کردیم کسی وقعی ننمود…

    در خصوص درگیر شدن شنودگان در برنامه ها سه چهار سال پیش هم پیشنهاد دادم خدمتتان که اگر امکان داشت تا به نحوی سایت را طراحی کنید که هر کامنتی و پاسخی به آن برای همه اعضای کامنت دهنده به صورت ایمیل ارسال شود. بعضی از بلاگر ها یا سایت ها این امکان را دارد و کامنت نویسان را درگیر موضوع مورد بحث می نماید. تا آنجا که یادم می آید این موضوع با محبت افشین مواجه شد و کوفته شد به دیوار! :)) صرفا از تنبلی افشین می دانم این موضوع را
    کلا افشین با پیشنهاد شنوندگان میانه خوبی نداره !؟! یافته های بنده در شش سال گذشته اینگونه هست
    بنده از اولین شنوندگان بودم و دوست داشتم یا سعی هم کردم که ارتباط نزدیک تری ایجاد کنم با دوستان یا اعضا که میسر واقع نشد. شاید انتظار نابجایی هم بود
    نکته ای در مورد برنامه ها: جالب اینجاست موضوعاتی که حتی در سال اول یا دوم از دوستان مثل افشین، فرنگیس یا سیما شنیدم هیچگاه تا حالا از منبع دیگری نشدم و این همیشه برام جالب بوده که میشود بیشتر در مورد آن صحبت کرد یا نمونه آورد.
    جالب تراینکه از بازگو کردن برنامه های شما برای دیگران همیشه لذت برده ام یعنی به روز بودن و ارسال لینک برنامه ها هم همیشه در اولیت بوده

    هنوز برنامه های شما الهام بخشه
    فقط گاهی سخته برنامه ای را در میان انبوهی از بنامه ها پیدا کرد

  6. هملت عزيز،
    مگر ميشه شما رو از ياد برد؟!
    اون بى وفايى ها رو هم بگذار به حساب شلوغى سر و اينكه” هزار وعده ى خوبان يكى وفا نكند ” 😉
    شاد باشى و ممنون از توجهت.
    با مهر و دوستى،
    پدرام.

  7. هملت عزيز، هميشه از شنيدن نظرات شما خصوصا انتقادات صريحتون لذت مى برم. در مورد لطفى كه به شخص من دارى ترجيح ميدهم پاسخى ندهم. اميدوارم رفتار هر كدام از ما نياز به گفتار را از بين ببرد. به قول معروف، دو صد گفته چو نيم كردار نيست.

    پيروز باشيد.

  8. پدرام جان، مثل هميشه برنامه ات خيلى خوب بود. شادنفرويده خيلى اصطلاح جالبيه و مربوط به بخشى از وجود آدمها ميشه كه اكثر افراد دوست دارند اون رو انكار كنند. من با چند نفر آمريكايى در موردش صحبت كردم ولى فقط يك نفرشون اين اصطلاح رو شنيده بود.

  9. برداشت من اينه كه كينه توزى و بد خواهى شديد تر از شادنفريده است. فرد كينه توز و بدخواه آرزوى بدبيارى ديگران رو ميكنه، و اگر آرزوش به تحقق پيوست خوشحال هم ميشه، در حاليكه در شادنفرويده افرادى كه بد طرف رو هم نميخواستن ممكنه بى اختيار از بدبيارى طرف دلشون خنك شه … پدرام نظر تو چيه؟

  10. سيما ى عزيز ممنون از توجهت. ببخشيد، دير ديدم اينجا رو. فكر كنم، كينه حس منفى و بد آمدن شديدى است كه نسبت به ديگرى داريم، و منشا آن مى تواند حسادت، يا آسيبى كه از ديگرى به ما رسيده باشد يا عوامل ديگر باشد. شايدنفرويده اما آن حس خوشحالى است كه از مشاهده ى مرارت و بدبيارى ديگران به آدم دست مى دهد. شايدنفرويده مى تواند باعث تسكين “درد روانى” حاصل از حسادت شود، اما كينه به نظرم ” درد روانى” بيشترى را دربر مى گيرد تا جايى كه براى تسكين آن گاهى فرد به اعمال آگاهانه دست مى زند.
    شايد اين چيزى باشه كه شما و نرگس ازش به عنوان كينه توزى و بدخواهى ياد كرديد. در اين دو من هم يك عنصر آگاهانه بودن مى بينم كه در شايدنفرويده نمى بينم.

Comments are closed.