9 thoughts on “Program 82”

  1. سلام و خسته نباشید خیلی. جدا از اينکه برنامه ها که خيلي خوبه، این برنامه های سریالی خصوصا درباره موسیقی ایرانی من رو شخصا خیلی مجذوب کرده از این بابت که هم خیلی خوب گفته می شه و هم بر روند تاریخی هست که جذابیت اش حفظ بشه. اما برنامه هایی بودن که خالی از لطف نبودن و گویا خالی از زحمت زیاد هم. مثلا داستان کوتاهی که اون هم سریالی اجرا می شد یا توضیحی که راجع به مکان های مختلف داده می شد هم واقعا از خصوصیات این رادیو به حساب میومدند. باز هم از پشتکارتون خیلی خیلی ممنونم

  2. salam doostan e azizam,
    omidvaram hale hamegi e shoma khoob bashad. man bad az modat e yek sali ast ke dobare be shenavandegan e barnameye shoma peivastam. va een o bayad begam ke barnamehatoon kheili pishraft peida karde va jazabiat e bishtary peida karde.
    omidvaram hamvare movafagh bashid va omidvar,
    hamchenin tashakor e makhsous az barnameye aali e Reza e aziz daram ba barnameye besiar jazab va mousigh e entekhabihay e besiar aali tadvin shode.
    mamnoon az zahamaat e tak tak e shoma doostan e azizam,
    Nima Parsi

  3. مثنوی، دفتر دوم

    اى برادر قصه چون پيمانه‏اى است
    معنى اندر وى مثال دانه‏اى است‏
    دانه ی معنى بگيرد مرد عقل
    ننگرد پيمانه را گر گشت نقل‏. . .

    گفت در شطرنج كاين خانه‏ ی رخ است
    گفت “خانه از كجاش آمد بدست‏؟
    خانه را بخريد يا ميراث يافت؟”
    – فرخ آن كس كاو سوى معنى شتافت‏

  4. نرگس خانوم!

    بابا جیگر ما خون شد چه شعر دل انگیز و غم انگیزی بود این؟ مرحبا به مرحوم مشیری و اسکار وایلد… آه از دست پریرویان آه… بعد از این خبر کنید بعد شعر رو بخونید… یه عده تحمل شنیدن این اشعار عاشقانه ی غم انگیزو ندارند آخه… نه اینکه فکر کنید مقتضای حال من بوده ها؟… واسه بچه ها می گم… واسه این افشین می گم…

  5. Nima jaan, bebakhshid agar narahat shodid. As in be ba’d hamin ke esm e man ro mishnavid ke gharaare barname dashte basham, oon ro be onvaane yek hoshdaar va “disclaimer” talaghy konid va amadegie shenidan har matlabe ghamnaak ya shaadi ro dashte baashid:) ……gozashte as in harf ha, merc as comment, be ghole injayee ha “you made my day!” 🙂

  6. دوستانم کالجی های عزیز
    می نویسم نامه ای من زیر میز
    دوست میدارم شما را بی حساب
    نور چشمانم شمائید دل کباب
    این محیط خوبتان عالی بود
    جایتان در قلب من خالی بود
    هر دم از دوریتان غمگین شوم
    می زنم سر این مکان آذین شوم
    اصفهانم اصفهانم اصفهان
    خاک ایران آرمانم اصفهان

Comments are closed.