21 thoughts on “برنامه هفتاد و هشتم”

  1. رحیم از ایران تبریز

    بادرود
    روزها فکرمن اینست وهمه شب سخنم که چراغافل ازاحوال دل خویشتنم
    از کجا آمده ام؟آمدنم بهره چه بود به کجا می روم؟آخرننمایی وطنم
    مانده ام سخت عجب کزچه سبب ساخت مرا یا چه بوده است مرا د وی ازین ساختنم
    مرغ باغ ملکوتم:نیم از عالم خاک دوسه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
    ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست به هوای سرکویش پرو بالی بزنیم
    با سلام به خدمت یکا یک شما نازنین هم میهنانم”سعی میکنم سر هفته صدای گرم وامید آفرین شما غرور آفرینان را بشنوم تا با صدای شما به تنها فرزندم امیده آیندای
    بهتر را دهم راستی بچه ها از روز بیست ویکم آذر هشتادو پنج اقدام به ترک انقلا بی سیگار کردام وسعی میکنم این آفت را از ذهنم بیرون کنم ولی نمی دانم تا به کی
    … مقاومت خواهم نمود چون به راستی پس از حدود بیست سال از استعمال سیگار واقعان کاریست بس دشوار تمرکز هواس فعلان درست در دستانم نیست به ماننده یک معتاد گه گوداری احساس گم کردن چیزی دارم وهزارو یک درده دیگری که حب و حیا اجازه نمی دهد برایتان عرض نمایم راستی شما نازنینان که جواب ایمیل را نمی دهید دیدید راستی نمی دونم چه طورم میشه که نمی تونم من بی جواب بذارمتون خلاصه برنامه هفتادو هشتمتان را شنیدم برایتان شب یلدای خوشی را آرزومندم وفکر میکنم برنا مه ها تون رو ادامه بدید بهتره دوستدارتون رحیم از تبریزپاینده ایران 24/9/1385

  2. ما رادیو میخواییییییییییییییم! معلومه که میخواییییییییییییییییم! هر چند میدونم که شما واقعا زحمت زیادی برای تهیه برنامه های رادیو متحمل میشوید با وجود مشغله ی زیادی که دارید، برای من رادیو علاوه بر جذابیتش، یک لینک عاطفی هم هست که خوب توضیحش اسون نیست! ولی رادیو خیلی کارش عالی هست برای اینکه تک بعدی نیست و جهت گیری خاصی نداره و حالا چون من مثلا انسان شناسی خوندم!، از از هر
    مسیله ای که انسان در زندگیش می تونه با هاش مواجه باشه در رادیو برنامه های خوب هست! و بخش برنامه هایی که انوشای عزیز زحمت میکشه و دکتر کریمی حکاک هم لطف میکنند که حال و هوای خاص خودش رو داره و همیشه حسن ختام خوبی هست!
    موفق باشید، هر چند من در ایران هستم ولی هر کمکی که بشه با کمک تکنو لوژی ناقص اینترنت در اینجا انجام داد، حاضرم برای ادامه دادن برنامه ها انجام بدم.
    روزگارتان شیرین با امید به آینده ای درخشان

  3. salam be shoma doostan e aziz, ke hamishe ba seday e garm va doostaneye khodetan, barnamehay e khoob va jalebi erae mikonid. man hamvare be shenidan e barnamehay e khoobetoon mipardazam va be doostanam ham sefaresh e barname ye shoma ro mikonam. baz ham az barnamehay e samimietoon tashakor mikonam va omidvaram hamvare az pish movafaghtar va omidvaratar be karetoon erae dahid. shenavandeye hamishegietaan, Nima.

  4. Hello Rahim, Good to see you here again, but ….
    I was just wondering what پس از حدود بیست سال از “استعمال” سیگار means!!! Are you sure?
    FH

  5. سلام. می تونم بگم که تمامی برنامه های رادیو کالج پارک رو از اول تا آخر شنیدم و لذت بردم. هر هفته هم سعی می کنم همون روز جمعه گوش کنم. واقعا” برنامه هاتون جالب بودند. می دنم که وقت زیادی رو برای تهیه هر برنامه صرف می کنید. دستتون درد نکنه.
    من و همسرم که منتظر برنامه های بعدی تون هستیم. پس خود دانید!!!!!!!!!!!!!!!

    راستی در مورد برنامه این هفته هم خیلی جالب بود که آمار های چنین دقیقی از همه چیز در کشوری به اون بزرگی و جمعیت وجود داره. معتقدم که اساس هر پیشرفتی آمار دقیق هست. البته اگه از اون به درستی استفاده بشه.

  6. سلام
    از قسمت آمریکا از دید آمار خیلی خوشم اومد جالب بود.

    یک پیام هم به خانم فرحناز حقانی:
    تا اونجا که من توی نظرهای قبلی دیدم و خوندم آقای رحیم با مدرک دیپلم و از شهر تبریز هستند. اینکه ایشون فارسی رو با کمی اشتباه بیان کنند چیز دور از ذهن نیست. هر چند خود شما هم ممکنه بارها و بارها در طی زندگی روزمره اشتباهات مشابهی رو داشته باشید. قکر نکنم چند اشتباه کوچک اون هم در بیان فارسی باعث فکاهی شدن کسی بشه.

  7. مطمئنم که شما هم عبارت “استعمال دخانیات ممنوع” را بارها در جاهای مختلف مثل پمپ بنزینها دیدید بنابراین “استعمال سیگار” هم ترکیب کاملا درستی است.

  8. Sima, “Estemale dokhaniyat” is a fix collocation and I have seen it in many places. But I don’t think you can swap the elements of an already existing collocation with other elements to coin new ones; this would constitute a violation of the non-substitutability requirement of fixed collocations. The elements of collocations are glued together. Therefore, although we can say “it is crystal clear”, we cannot possibly say “it is crystal vivid” or “it is crystal obvious” for that matter.
    Had it not been for the odd-sounding combination of “estemale sigar” I wouldn’t have made that comment.
    FH

  9. واقعاً متوجه نشدید معنی “استعمال سیگار” چیست؟ خیلی عجیب است که متوجه نمی شوید. حتی اگر به زعم شما یا هر اهل فن دیگری “نادرست” باشد، اگر زبان فارسی بدانید معنی آن را می فهمید. مرا یاد این انداختید که: زین پس به جای واژه نادرست . . . بگویید . . .
    راستش این گونه دستور تجویزی در علم زبان شناسی سال هاست درش تخته شده.

  10. سلام بچه ها کارتون خیلی درسته . من سعی می کنم هر هفته برنامه های شما رو گوش کنم. چند تا پیشنهاد و خواهش داشتم. اول اینکه درباره ایالت مریلند و مخصوصا دانشگاه مریلند بیشتر گزارش پخش کنید؛ که مثلا شما ها اونجا چه کار می کنید. اگه میشه هر هفته با یکی از همکار های خودتون مصاحبه کنید که چه جوری شده اومده اونجا و در روز چه کار ها می کنه .و در کل توی دانشگاه و شهر مریلند چه خبره.
    با سپاس فراوان

  11. سلام،
    من هميشه برنامه‌هاي راديو كالج پارك را گوش مي‌كنم. هم لذّت مي‌برم و هم ياد مي‌گيرم. ضمن آرزوي شب يلدايي خوب و پرخاطره براي همه شما، اميدوارم كه راديو كالج پارك را تعطيل نكنيد. من يكي كه خيلي ناراحت مي‌شوم.
    موفّق و شادكام باشيد.

  12. راستش من از کامنت خانم حقانی دلخور شده بودم ولی شاید زیادی تند رفتم. گفتم از دوستان عذر خواهی کنم و فقط اینو بگم که این خیلی ارزش داره که کسی از احساسش حرف بزنه، به هر شکلی که اونو بگه. گاهی که از زبان انگلیسی خودم کلافه می شم هم کلاسی های امریکاییم بهم میگن: “مهم نیست که چطوری می گی، مهم چیزیه که می خوای بگی که ما می فهمیم، خوب هم می فهمیم.”
    من تحسینشون می کنم و دلم می خواد همیشه همین نگاه رو به زبان داشته باشم.
    از این که بگذریم، به نظر من تعطیلش کنید. . نزن بابا! شوخی کردم. برنامه ی این هفته هم مثل همیشه عالی بود، حتی یه ذره بهتر 🙂 بهنام جان، دستت درد نکنه، حرف نداشت. برنامه ی نسیم خیلی جالب بود و برنامه ی دکتر کریمی هم که واقعاً حسن ختام بود. . . و مرسی از افشین به خاطر راه انداختن این رادیو

  13. Anousha, you seem to be allergic to comments. First of all, I was not intending to “prescribe” any linguistic form (or rejecting some and maintaining others). I only described the odd-looking combination which prompted me to make the comment. Secondly, I was expecting a more convincing argument and a slightly more decent discourse on your side (than the agitated over-reaction). Your latest comment on “what to say and how to say” is also worthy of merit!! I assume that how to say is more important than what to say if you are not holding the wrong end of the stick.
    Thank you for educating me.
    FH

  14. lمیشه بفرمایید که سی دی که قرار بود بفرستید را فرستاده اید یا خیر چون هنوز چیزی بنده نگرفته ام

  15. سلام هملت عزیز، ممنون که یادآوری کردی. نمی دونم که اطلاع داری یا نه، CD هایی که به ایران پست کردیم برگشت خورد. یکی از دوستان عزیزمون داره زحمتشو می کشه و اونارو با خودش میاره ایران. البته تا یک ماه دیگه. امیدوارم به دستتون برسه. از این تأخیر متأسفیم.

  16. آنوشا جان مرسی که اطلاع دادید ، نمی دانستم

    میشه در مورد برنامه هایی که فرستادیم هم نظر دهید . اگر که به هر دلیلی مطبوبیت ندارند و قرار نیست که منتشر شوند بفرمایید تا مشخص شود.

  17. هملت عزيز،

    متاسفانه ما برنامه اى از شما دريافت نكرديم. همچنين آدرس شما را هم براى ارسال جايزه نداريم. تنها دريافتى ما از شما، يك فايل صوتى كوچك بود حاوى تشكر و يك درخواست كه سعى ميكنيم آنرا انجام دهيم. لطفا باقى را مجددا به آدرس راديو بفرستيد.

    با تشكر

  18. فرحناز عزیز توصیه میکنم در گوگل یک جستجوی ساده با عبارت “استعمال سیگار” بکنید تا ببینید چند نتیجه آن هم از اخبار خبرگزاریهای معتبر مثل ایرنا و بی بی سی برای شما پیدا میکند. تعجب میکنم که هنوز هم اصرار دارید که استعمال سیگار ترکیب نادرستی است!

  19. The Only missing point here is: “Why on earth should anyone be interested in Rahim’s addiction to cigarette”? And how this would be related to Radio College Park? Unless there is an especial program about the addiction.
    And now that it has come up to this point, what are the rest of embarrassing pains of him! :)

    !

  20. سلام دوستان از برنامه تون متشكرم با اجازه تون من برنامه شما رو نوشتم و قرار دادم تو وبلاگم چون سرعت اينترنت تو ايران كم هست براي همين اگر مي شه برنامه تون رو به فارسي هم بنويسيد مرسي
    عشق و غریزه جنسی
    پا ئولو کولوئلیو میگفت ادم زندگی اش مثل یک سفر هست و همگی ما مسافر این سفر هستیم تو این مسافرت از جاهای خیلی زیادی رد می شیم و خیلی چیزها می اموزیم و یاد می گیریم بدن ما بک ابزار هست تا تو این سفر بتوانیم خیلی چیزها رو تجربه کنیم بعضی از چیزها رو فقط یک بار می توانیم احساس کنیم این دست خودماست که برای احساس کردن اون حس خاص چه راهی رو انتخاب کنیم دختر و پسر بودن هیچ فرقی نمی کنه فرق اساسی توا نتخاب راهی هست که ما برمیگزینیم و این خود ما هستیم که نتیچه اش رو درک می کنیم و بعد از اینکه ازاین دنیا رفتیم فقط احساسی است که ما تواین سقر داشتیم با ما می مونه مهم نیست که اشتباه کردیم و یا فریب خوردیم مهم این که راهمون رو اگه اشتباه انتخاب کردیم و گم شدیم باید تا فرصت هست برگردیم وبرای پیدا کردن راه درست تلاش کنیم مطمئن باشید دنیا رو خدا از روی عشق افرید عشق و غریزه جنسی
    رفتار و ماهیت عشق و ارتباط اون با تمایلات و غریزه جنسی معمولا از نقطه نظرهای متفاوتی مورد بررسی قرار می گیرد مذهبی فرهنگی اجتماعی و یا علمی از نقطه نظر مذهبی عشق رابه دو نوع اسمانی و زمینی تقسیم می کنند که بحث مورد نظر ما در مورد عشق زمینی است و یا شاید مثلا از نقطه نظر فرهنگی اجتماعی هم یکی از جامع ترین تحقیقات رو میشل فوکو اندیشمند فرانسوی انجام داده که تو یک کتاب سه جلدی تاریخ روابط جنسی نوشته و نتیجه گیری می کند
    امروزه ازادیهای جنسی و فردی بطور فوق العاده ای با ازادی درروابط جنسی و ابراز عشق مربط شده یعنی افراد در جوامع مدرن موقعی احساس می کنند خیلی ازاد هستند که حس کنند عشق خودشون و روابط جنسی خودشون رو ازادانه انتخاب می کنند ولی از نظر علمی تو شاخه های مختلفی و متفاوتی این مو ضوع مورد بررسی قرار گرفته است مثلا روانشناسی فیو لوژی مردم شناسی و …
    امروز می خواهیم نتیجه دو تا از تحقیقات رو بررسی کنیم اولین توسط پرفسورروانشناس بنام رابرت استرنبرگ در سال 1982 در مقاله بنام تئوری مثلث عشق انتخاب شده است و دومی توسط یک پرفسور مردم شناس بنام هلن فیشر در سال 1992 در کتابی بنام اناتومی عشق چاپ شده است
    در اولین مقاله که تئوری مثلث عشق است در حقیقت سه تا مولفه را معرفی می کنند:
    اولین مولفه : صمیمیت و دوستی
    دومین مو لفه :هوس و دلبستگی
    سومین مو لفه : وفاداری و تعهد است
    این سه تا مو لفه را درسه راس یک مثلث در نظر می گیرند و ماهیت ورفتار عشق و ارتباط اون با تمایلات جنسی توسط شدت و ضعف این سه تا مولفه و نسبت اون با همدیگر بیان میشه استرنبگ بوسیله این سه مولفعه هفت ماهیت مختلف ویا هفت نوع عشق متفاوت رو بیان می کنه
    اولین اون : عشق از نوع ارتباط دوستانه
    دوم: عشق شیدایی
    سوم : عشق تو خالی
    چهارم : عشق رومانتیک
    پنجم : عشق ابلهانه
    ششم : عشق همراهی
    هفتم : عشق کمال
    معرفی این نوع عشق ها :
    اگر صمیمیت و دوستی باشد و روابط بین دو طرف یک نوع رابطه دوستانه تلقی می گردد که درون فرد احساس رابطه گرم و صمیمی با طرف متقابل می کند بدون اینکه احساس هوس و دلبستگی جنسی و یا وفاداری و تعهد داشته باشد
    در عشق شیدایی که همون عشق در نگاه اول بین مردم شناخته میشه این نوع عشق بدون وجود دوستی و صمیمیت و وفاداری و تعهد است و می تواند ناگهانی ایجاد شده و بصورت ناگهانی هم از بین برود همون جوری که بطور ناگهانی ایجاد شده است
    مدل سوم عشق تو خالی است که در ان ممکنه عشقهای قوی تر از بین برود و تنزل می کند به عشق تو خالی که در ان تعهد و وفاداری است که باقی می ماند اما چیزی از دوستی و صمیمیت و یا هوس و دلبستگی نیست و مثلا توضیح میده که در فرهنگهایی که در ان ازدواج های از پیش تعیین شده رواج دارد ارتباط بین دو نفر معمولا با ابن عشق توخالی شروع می شه و می تونه به سمت هرکدوم از عشقهای دیگه حرکت کنه
    در عشق رومانتیک می گه دونفر از نظر جنسی و جسمی بهم وابسته اند یعنی دو مولفه صمیمیت و دوستی وجود دارد و هوس و دلبستگی
    اما در عشق همراهی اتفاقی که می افته هوس و دلبستگی تمام شده و یا از اول وجود نداشته اما صمیمیت و وفاداری عمیقی باقی مانده است عشق همراهی معمولا یک ارتباط فردی است که شما با فردی که زندگی مشترکی دارید بدون اینکه تمایل و کشش جنسی برقرار کنید ایجاد می شه این نوع عشق می تونه از ارتباط دوستانه نه خیلی قوی تر باشه چون مولفه وفاداری و تعهد رو داره ویا اینکه مثلا ارتباط افراد یک خانواده در حالت ایده ال از نوع عشق همراهی است و یا دوتا دوست که ارتباط دوستی عمیقی رو برقرار کردن و مدت طو لانی با هم بودن بدون اینکه هیچ گونه رابطه جنسی در جریان باشه می توانیم بعنوان عشق همراهی در نظر بگیریم
    اما در مورد عشق ابلهانه می گوید این نوع عشق معمولا وفاداری و تعهد بیشتر به دلیل همان هوس و دلبستگی است بدون اینکه هیچگونه صمیمیت و دوستی پایه گذاری بشه
    و اخرین وبا لاترین مرحله عشق را عشق کمال است که کامل ترین نوع عشق است که ارتیاط ایده ال رو بیان می کند که دوستان زیادی خواهان اون هستند ولی تعداد کمی به اون می رسند و ان موقعی است که سه تا مولفه صمیمیت و دوستی هوس و دلبستگی وفاداری و تعهد در ان موجود است این خلاصه ای بود از نقطه نظر استرنبگ است
    اما در مقاله دوم که خلاصه ای است ازپرفسور مردم شناس هلن فیشر بنام اناتومی عشق نوشته شده است سه مرحله را برای عشق بیان می کند هوس –جذابیت – وفاداری
    جالب است که بدونید یک سری ازمایشات فیزیولوژی انجام دادند و مثلا دیدن فردی که می اید و اعلام میکنه و یا گواهی می ده که یک رابطه عاشقانه با یک نفر دیگه دارد و قتی که عشقش در مرحله هوس است میزان هورمون جنسی اش در بدن زیاد است و یا وقتی که در مرحله جذابیت و دلبستگی است هورمونهای دوپامین و استروتین در بدنش زیاد است و در زمانی که در مرحله وفاداری است هورمونهای اکسیدوسین در بدنش بسیار یافت می شود فیشر معتقد است عشق با هوس شروع می شود و ان جایی که هوس و دلبستگس خیلی شدید ولی عوامل دیگه ضعیف هستند انگیزه اولیه در این مرحله غریزه و کشش جنسی تیپ ظاهری لبخند و عوامل مشابه می تواند در این مرحله بازی کنند ولی با گذر زمان دیگر عوامل می توانند رشد کنند و هوس و دلبستگی هم با توجه فردی می تواند کاهش پیدا کند عشقهایی که بصورت تو خالی باشیدایی شروع می شوند و می توانند به قسمت بالاتری از عشق تغییر جهت بد هند در مرحله جذابیت معتقد است فرد تمام علاقه مندی اش را روی شریکش متمرکز می کند و کم کم وفاداری براش مهم میشود و بصورت مشابه دو نفر اگر همدیگر را بمدت طو لانی بشناسند و وابستگی بین انها عمیق تر باشد از مرحله جذابیت وارد مرحله وفاداری می شود و با توجه به تحقیقات این عبور از جذابیت به وفاداری 2.5 سال طول می کشه بعد از این سالها البته هوس و دلبستگی کمتر می شه و عشق بصورت همراهی در می اید فیشر توضیح می ده که یکی از انگیزه های اولیه بشر تولید مثل و بقا نسل و گسترش تواناییها و تاثیر گذاری خودش و معتقد یکس از راههایی که می تواند بشر به این هدفش برسه و نزدیک بشه همین ارتباط برقرار کردن و عاشق شدن است و توضیح می ده که چگونه این بقا ء نسل در ارتیاط با عاشق شدن قرار دارد اون معتقد است که ما عاشق افرادی می شیم و ارتباط برقرار می کنیم که برای ما یک جورهایی خیلی جذاب باشن و مناسب باشن ودر طرف مقابل هم یک کشش به سمت خودمون حس کنیم این یک شرایطی برای ما فراهم می کنه که تاثیر گذاری ما روی اجتماع و محیط خودمون رو بیشتر کنیم و همینجور نسل خودمون رو گسترش بدیم البته یک استثنا خیلی مهم باری این جور عاشق شدن ها و ارتباط برقرار کردن و گسترش نسل قایل میشه و اون زمانیکه فرد اعتماد به نفس خودش رو از دست داده و فرد احساس خوبی از خودش و توانمندی های خودش نداشته باشه و میگه در این شرایط عاشق شدن خیلی سخته و ارتباط خوبی برقرار کردن با دیگران به زبان دیگر اگر خودمون رو جذاب و توانا نشون ندیم ا حتمال اینکه دیگران مارو جذاب و ببیند خیلی کمه در ادامه اینکه جه وقت یکی عاشق می شه فیشر یک توضیح جالب داره برخلاف چیزی که بسیاری مردم فکر می کنند در همه موارد عشق بین افرادی پیش می یاد که افراد مدت طولانی یکدیگر رامی شنایند مثلا فقط حود 30 درصد از عشق ها عشق از نوع نگاه اول است و بفیه اون ها بین دو نفر است که برای مدت طولانی همدیگر برخورد داشتند و همدیگررادیدند در مدلهای گوناگون و عاشق همدیگر می شن و همینطور نتیجه مهمی می گیره اینکه اگرجه ممکن است جذابیت ظاهری و یا رفتارهای ظاهری بتوانند شروع یک ارتباط رو باعث بشه ولی اون مهربانی و باهوش بودن است که ارتباط و دوام یک رایطه راتضمین می کنه و منجر به عشق بشه و می گه مهربای قوی ترین عاملی است که می تواند باعث یک ارتباط طولانی بشه فیشر در ارتباط به این سوال که برداشت اقایون و خانومها از رابطه عشق و غریزه جنسی متفاوت است توضیح می ده که اقایون معمولا بیشتر از خانومها رابطه جنسی را یک رابطه صمیمیت و دوستی حس می کنند و یک عمل دوستانه فیشر این پدیده را بوسیله تئوری تکامل توضیح می دهد و میگه در واقع یک زن در موقع امیزش این فرصت را به مرد می ده که نسل خودش را گسترش بده ونتیجه می گیره برای خانومها پیدا کردن کسی که ارتباط جنسی باش داشته باشه خیلی ساده تر است در ادامه برای پاسخ دادن به سوال که ایا سن تاثیری برروی غریزه جنسی مون دارد یا خیر توضیح می ده که معمولا اقایون اوایل دهه 20 سالگی بیشتر از سالهای بعد است ولی در خانومها اواخر 20 سالگی و ابتدای 30 سالگی هورمون علاقه جنسی بیشتر است
    گرفته شده از برنامه رادیو کالج پارک برنامه 15/12/2006
    Ali_leo_akh@yahoo.com

Comments are closed.