hi Kiarash – راديو ايرانشهر
درست مثل باران - دلنوشته ای از ایران

دلنوشته خانم فرشته فتاحی مقدم از اصفهان




تازه های تکنولوژی

- فعالیت فیزیکی حین کار برای سلامت قلب مضر است - ساعات کاری طولانی، کشنده است - چرا واکسن های کوید19 می توانند آغازگر انقلابی در تولیدات واکسن باشند - خودرو خودران اپل - معرفی اپلیکیشین




تازه های تکنولوژی

- بلاک چین - تماس تصویری با تلگرام - معرفی اپلیکیشن




تازه های تکنولوژی

- گاز هالوژن در مریخ - طراحی انسان دیجیتال - معرفی اپلیکیشین .




معرفی فیلم - بانی و کلاید
كيارش | نسيم / 

معرفی فیلم - بانی و کلاید آمریکایی، به کارگردانی آرتور پن، محصول سال ۱۹۶۷ است. این فیلم بر اساس ماجرایی واقعی در رابطه با یک زوج بانک‌زن به‌نام‌های بانی پارکر و کلاید بارو که در دهه ۱۹۳۰ توجه رسانه‌ها را به‌خود جلب کرده‌بودند، ساخته‌شده‌است.




معرفی فیلم - شکارچی گوزن
كيارش | نسيم / 

معرفی فیلم - شکارچی گوزن




تازه های تکنولوژی

- در سایت Canon با یک ماهواره واقعی از زمین عکس بگیرید - اندرویید قابلیت هایپرنیشن(برای کاهش حجم اپ ها) مجهز خواهد شد - اپل قابلیت نصب برنامه های IOS روی مک های M1 را غیرفعال کرد




شعر موش- باصدای "کیهان روحانی"

موش خرد زیرکی در خانه شد خانه از دیدار او ویرانه شد از در و دیوار پایین می پرید از شکافی در شکافی می جهید می جهید این سو و آن سو می نمود رخ رخی می کرد و درزی می گشود مست باده، بس که جولان داده بود فضله اش هر گوشه ای افتاده بود موش می شد پشت تاج تخت خواب ما به دنبالش میان، رختخواب موش بود و موشی اش بسیار بود گاه پنهان می شد و بیدار بود برده بود از سر خور و خواب همه اصل مطلب… جنگ اعصاب همه در بن هر کیسه در کنکاش بود چند روزی اینچنین عیاش بود تا که این مشکل گشودم با سری گفت فورا چسب موشی می خری چسب را بر روی سطحی می زنی طعمه ای در آن وسط می افکنی در هوای طعمه موش آید به پیش چسب بر پا می زند با دست خویش این بگفت و من بدان عامل شدم دام کشته در پی حاصل شدم موش دید از دور مهمانی شده خان رحمت بر وی ارزانی شده به پیش خود گفت که ای موش دلیر خانه ات آباد، دامانت پنیر گربه ی تو پیش حجله کشته است رای صاحب خانه ام برگشته است شیوه ی هم زیستی را برگزید بل عجب ها از بشر… باید پرید جست و خورد و آن شکم را سیر کرد رفت تا خیزی بگیرد، گیر کرد ناگهان آن بخت را برگشته دید چسب ها در دست و پا آغشته دید زجه میزد چسب ها را وا کنید این تن آلوده را احیا کنید لیک کار از این پشیمانی گذشت جان با ارزش فدای طعمه گشت هر که خشتی روی دنیا چیده است چسب ها در دست و پا چسبیده است ما چو آن موشیم و دنیا چسبناک طعمه ها بسیار خوش نقش اند و پاک لیک، مغز طعمه آب افتاده است روح را انا اله گفته است مطربان در کار و ما بی جنب و جوش چسب ها را وا کنیم از چشم و گوش وا کنیم این بند های زر خرید پای در گل رفته را باید برید هر که چسب پای خود را باز کرد با ملائک یک نفس پرواز کرد وان که با چسبیده پایش خو گرفت عالمی در باخته… لولو گرفت شاعر: “ناتولی درخشان”




با هم کتاب بخوانیم - داستان خُــمره، بخش چهارم- آخر
كيارش | آتوسا | ترنم / 

داستان خمره نوشته: هوشنگ مرادی کرمانی (بخش آخر)




با هم کتاب بخوانیم - داستان خُــمره، بخش سوم
كيارش | آتوسا | ترنم / 

داستان خمره نوشته: هوشنگ مرادی کرمانی (بخش سوم)